۱۳۸۹ فروردین ۷, شنبه

از خصایصی که از مزدیسنا به سایر ادیان سامی{یهود-مسیح-اسلام} نفوذ کرده و در ادیان سامی به اصول غیرقابل تغییری تبدیل شده اند,عبارتند از:

مسئله اخرالزمان و ظهور سوشیانس,وجود رستاخیز و برخواستن مردگان و پل صراط و میزان و بهشت و دوزخ و برزخ همه و همه از ایین ایرانیان به سایر ادیان غربی ایران نفوذ کرده.

قوم یهود در زمان سلطنت نبوکد نصر یا بخت النصر شاه بابل به اسارت درامد.شاه بابل فرمان داد تا اورشلیم و هیکل و تمام اثار مقدس یهود در اورشلیم را نابود کردند و اموال یهود را غارت کرده و خود انان را به اسارت به بابل کوچاند.از خواندن نوشته های پیامبران بنی اسرائیلی در متون عهد عتیق,کینه انبیای اسرائیلی از بابل و بابلیان را میتوان فهمید.

کوروش,شاه شاهان,طبق متون عهد عتیق,بخت النصر را شکست داده و قوم یهود را ازاد کرده و به اورشلیم بازگرداند.حتی استر که یکی از پیامبران مونث بنی اسرائیل است طبق متون تاریخی بعدها به ازدواج یکی از شاهان هخامنشی در امد.دانیال, دیگر پیامبر اسرائیلی در مکان شوش کنونی وفات یافت و گویند از وزیران یکی از شاهان هخامنشی بوده.پس همه و همه دست در دست یکدیگر دادند و دین مزدیسنا و یهود با هم برخورد کرد و مطالبی را از هم به ودیعه گرفتند.

میدانیم که متون یهودی کهن ترین و موثق ترین مرجع باستانی تمام ادیان سامی است و همه و همه به نوعی از ان سرچشمه میگیرد.پس پر بیهوده نیست که همه بطور ناخوداگاه عقایدی را بدون انکه بدانند از مزدیسنا به وراثت برده اند به تصور انکه از یهود گرفته اند.

در ایجا سزاست برمطالبی که پیامبران بنی اسرائیل در مورد کوروش,در عهد عتیق نوشته اند را گذرا نظری بیفکنیم:

در کتاب عزرا امده است:"در سال اول کوروس شاه پارس خدا روح کوروش شاه پارس را برانگیخت تا در تمامی ممالک خود فرمانی نافذ کرد و انرا مرقوم داشت و گفت:کوروش پادشاه پارس چنین میفرماید:یهو خدای اسمانها جمیع ممالک زمین را به من داد و مرا امر فرموده است که خانه برای او در اورشلیم که در یهود است بپایانم.پس کیست از شما از قوم او که خدایش با وی باشد و به اورشلیم رفته و خانه خدا را تجدید بنا نماید.کوروش ظروف خانه خدا را که نبوکد نصر انها را از اورشلیم اورده بود و در خانه خدای خود گذاشته بود بیرون اورده و از میترادات خزانه دار خود گرفت به ششبصر رییس یهودیان مسترد داشت.ظروف طلا و نقره پنجهزار و چهارصد بود......."

اشعیای نبی کوروش را مسیح موعود میداند و او را شبان خداوند خوانده که یهود را مانند گله ای محافظت و پاسبانی مینمود:"خداوند به کوروش مسیح خودانکه دست راست او را گرفتم تا به حضور وی امتها را مغلوب سازم و کمر های پادشاهان را بگشایم تا درها را در مقابل وی مفتوح سازم در دروازه های دیگر بسته نشود.

خدا به او میگوید:من پیش روی تو خواهم خرامید.درهای برنجین روبروی تو شکسته خواهند شد.پشت بند های اهنین را خواهم برید و گنجهای ظلمت و خزاین مخفی را به تو خواهم بخشید تا بدانی که من یهوه که تو را به اسمت خوانده ام خدای اسرائیل میباشم."(اشعیا باب45)

در جای دیگر میگوید:"کوروش شبان من است و تمام مسرت مرا به اتمام خواهد رسانید."(اشعیای نبی-باب 44)

در اغاز کتاب عزرا پیامبر اسرائیلی امده است که:"کوروش شاه پارس چنین میفرماید که یهوه خدای اسمانها جمیع ممالک زمین را به من داده و مرا امر فرموده است که خانه ای برای وی در اورشلیم که در یهودیه است بنا کنم."

در کتاب دانیال هم ماجرای قوچ دو شاخ و ذوالقرنین که در مورد کوروش است مشهود است.

در واقع کوروش را در دین یهود تا انجا بالا برده اند که علمای مذهبی یهود او را ناجی و مسیح خود میدانند زیرا هم انان را از اسارت بابلیان رهانید و هم دستور تجدید بنای خانه خدا را در اورشلیم داد و هم عقاید تازه ای را از مزدیسنا تحت تاثیر او گرفتند که در ابتدا ذکر شد.در اسلام هم در سوره کهف از پیامبری اسم برده بنام ذوالقرنین که به نظر مرجع بزرگ شیعی ایت الله طباطبایی (استاداقای مرتضی مطهری),کوروش همان ذوالقرنین مذکور در قران است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر